۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

لوزانیات چهل و پنجم

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

* حافظ
.
.
.
.
دهم ژوئن.... ایستگاه قطار لوزان! خنده های آخر سرپوشی بود برای پنهان کردن ناراحتی جدایی. جدایی ناگزیر بود... به او گفتم که شاید روزی برای تهران دلم تنگ بود ولی حالا می دانم اگر از لوزان بروم دلم برای لوزان بیشتر از تهران تنگ می شود و شاید از همه بیشتر برای همین ایستگاه قطار لوزان که حتی این لحظات جدایی را در آن می گذرانیم...