۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

لوزانیات پانزدهم- شکرانه هفتم

یعنی همیشه آرزوم بوده هالوین را در بلاد کفر در بکنم :)))) و حالا هم امشب به یک پارتی خفن هالوینی دعوت شدم اما چه کنم که فردا امتحانی بس مهم دارم!

خدایا شکرت که ما را طوری مورد عنایت قرار می دهی که نه راه پس داریم نه پیش. نمی شد این مردک امتحانش را یک روز دیگر می گرفت یا این دوستان مثل آدم هالوین را در شب اصلی و منقول به راوی متواتر خود (آخر اکتبر) به در می کردند؟

این است وضعیت گریه دار من که بر هر ثانیه آن شکریست واجب .....