۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

مرز پرگهر - سوم

در سفر چند وقت پیش به آستارا و تالش، دوربین محترم مورد عنایت حق تعالی قرار گرفته و محکم به زمین خورد و دچار مرگ مغزی شد. بعد از مراجعه به تهران مشخص شد که باید لنزش عوض بشه و خرج لنز و مخلفاتش یه چیزی نزدیک به قیمت خود دوربین درمیاد....


آخر سر به این نتیجه رسیدم که اگر یه دوربین جدید بخرم سنگین تر تشریف خواهم داشت تا اینکه این دوربین را با این وضعیت بدهم تعمیر کنند. سری به جمهوری و حافظ زدم و برای این دوربین که چشمم رو گرفته، قیمت گرفتم. قیمت بین 390 تا 450 تومن بود. یکی از اینها که می گفت 450 تومن گفت چند قیمت داری؟ و من هم بهش گفتم 390! و بعد شروع کرد گفت که چرا خودش داره 450 تومن میده و اون یکی داره 390 تومن.


"ببین این آخه مگه دیوونست که داره اینقدر ارزون میده؟!! قیمت جنس تو بازار مشخصه! اون که داره ارزون میده در حقیقت داره از یه وره دیگه کم میذاره. مثلا قطعات فابریک داخل جعبه رو با قطعات تقلبی عوض می کنند و بعد اون قطعات فابریک رو جدا می فروشند.... تو آخه نمی دونی! اینها برچسب روی جعبه رو با سشوار داغ می کنند بعد راحت بدون اینکه جایی بذاره کنده میشه و بعد که قطعات اصل رو با تقلبی عوض کردند، در جعبه رو عین روز اول می بندند. تو هم فکر می کنی اصله و تا حالا هم باز نشده... حالا فهمیدی چرا اینقدر ارزون میده! گول نخوری ازشون بخری! پول درست بده جنس رو درست ببر! سر خودت که نمی خوای کلاه بذاری...."


بدبخت حواسش نبود که وقتی داره این داستان رو برای من تعریف می کنه، سشوار خودش رو از جلوی چشم من تو ویترین پشت سرش برداره ....