۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

تگلس - یکم

داری در دانشکده راه می روی می بینی یک عده از دوستان دور مانیتور یک لپ تاپ حلقه زده اند و تو نیز کنجکاو می شوی که آنها دارند چه می بینند... نزدیکتر می روی ناگهان در صفحه مانیتور دو مرد و زن برهنه را در حال آمیزش می بینی..... چشمانت را می مالی که مبادا داری اشتباه می بینی. خودت را هم یک نیشگون می گیری که مبادا خواب باشی ولی داری درست می بینی.... یک فیلم کاملا پورنو که البته معلوم است مخفیانه فیلم برداری شده است...

به خود میایی و می پرسی: این چیه؟
می گویند: این فیلم حاج آقا x است با زن همکارش! فیلمش تازه درومده....

آنقدر هضم این لغات سخت است که دیگر هیچ نمی توانی بگویی و حال استفراغ به تو دست می دهد...... گیرم یک نفر به هر دلیلی این کار را کرده باشد و واقعا هم درست باشد چرا من باید کار او را تماشا کنم؟! باید با دیدن این فیلم بفهمم که یک قشر نوعی مثل آخوندها دروغگو هستند؟ یا نکند باید یاد بگیرم که من هم همین کار را تکرار کنم؟ در ذهن مریض منتشر کننده چه فکری است؟ می دانم حس کنجکاوی در مورد مسایل جنسی آنقدر شدید است که آدمی نمی تواند وسوسه نشود و این فیلم ها را نگاه نکند بخصوص در کشوری که همه چیز حالت نابهنجاری و مریضی به خود گرفته ولی ......

صرف نظر از اینها فکر می کنید که وقتی علیرغم محدودیت های فراوان خودساخته فرهنگی و نیز دیگر ساخته حکومتی بر سر ارضای طبیعی مسایل جنسی، در موبایل پیر و جوانش می توانی پورنوترین صحنه های ممکنه را پیدا کنی و در حالیکه اعلام می شود ازدواج اولویت چهارم است در حالیکه بازی با افکار جنسی پلید و غیرپلید در پیر و جوانش اولویت و دغدغه اول است، حالا می توانی بفهمی ما پوک شده ایم هر چقدر هم که هندوانه زیر بغل ما بگذارند که ما ملتی بزرگیم..... کی این خانه پوسیده فرو خواهد ریخت؟

لینک های مرتبط دیگر:
آیا انتشار فیلم خصوصی افراد اخلاقی است؟
چگونه فیلم حاج آقا منتشر کنیم و معروف شویم
موج سواری روی احساسات مردم، با چه انگیزه ای؟
لجن پراکنی به نام افشاگری به کام خانه نشینان
امير فرشاد ابراهيمي، چماقداري براي تمام فصول!
جوابیه به فیلم کذایی

پینوشت: علیرغم اینکه فیلم برداری مایه هایی از دروغ و ساختگی را داشته ولی گویا موضوع صحت دارد ولی نه به آن صورتی که اولین بار آن آدم مریض احوال و افکار آن را منتشر کرده چون اجرای حکم اصلا با آن خطای منتسب به آن دو نفر تناسب ندارد(لینک)

گاه احساس می کنم نشنیدن و ندیدن بهترین کار است. دیگر از دروغ خسته ام.......