۱۳۸۷ مهر ۱۳, شنبه

تغییر

گاه احساس می کنم چیز دیگری بودن چه دردسر بزرگی است! گاه دوست دارم که بدون نیاز به نگرانی از غرورم، بشکنم و زار زار گریه کنم. گاه دوست دارم که اعتراف کنم خسته ام و می خواهم کمی استراحت کنم. گاه دوست دارم بدون هیچ فکری عاشق باشم... اما نمی شود!

من هنوز باید نقابدار باشم اگرچه از این نقاب خسته ام........