نمی دونم واقعا دکترای احمدی نژاد در راه و ساختمان و عمران است یا اقتصاد ولی اگر به سخنرانی های او گوش کرده باشید حتما می بینید که چگونه او در مورد مسایل کاملا فنی اقتصادی دیدگاه های صریح و قاطع خود را اعلام می کند و در ضمن عده ای را بدون استثنا نفی و عده ای دیگر را تایید می کند.
من حرفی ندارم که واقعا اقتصاددان درست و حسابی که بشه رو حرفش حساب کرد کم داریم چون بیشتر نیروهای انسانی ما به رشته های فنی هدایت شده اند و البته اقتصاد همیشه در دعوای بازار آزاد و کمونیست خلاصه شده و نه بیش از آن. پس دید هم آن است که سرکوب و تکفیر این موارد نیز نیاز به بحث علمی ندارد که بخواهد فردی برای یادگیری آن مدرک اقتصادی بگیرد! کافی است بلندگو را بدهید دست دکتراهای عمران تا برایتان تکفیرنامه را بخواند. بدون اینکه به درستی مکانیزم ها را بداند یا اینکه بداند بازار آزاد یک طیف است شروع به تکفیر می کند. او به درستی انگار نمی داند که حتی در آمریکا هم صددرصد بازار آزاد وجود ندارد و خود ما هم در بعضی موارد پیرو بازار آزاد هستیم، بعد بلندگو را می گیریم و بازار آزاد را بازار دزدها می نامیم و جالب تر از آن اینکه اجرای اصل 44 قانون اساسی را در جهت بعد سومی می دانیم که در تضاد با بازار آزاد است(!). شاید به همین دلیل است که شرکت ها را با درصد سهم کم به مردم قالب کرده ایم ولی هنوز خودمان رییسیم و هنوز ما می گوییم که چگونه با سرمایه دیگران رفتار کنیم. چون هنوز دولت، رییس است. واقعا پس چرا سهام را واگذار کردی وقتی می خواهی خودت رییس باشی؟ مگر قبلا کم رییس بودی؟ به این احتمالا دزدی نمی گویند؟
راستی بازار آزاد پلید دزد است، اما ما نیستیم؟!! بگذارید که چند مورد را مرور کنیم. یادتان هست که قبل از پیدایش ایرانسل قیمت سیم کارت چقدر بوده است؟ چیزی در حدود 440هزار تومان. تازه برای دریافت آن نیز باید ماه ها در صف انتظار می ماندی. اما الآن چه شده است؟ سیم کارت دائمی ایرانسل با 75هزار تومان و سیم کارت اعتباری با 10هزار تومان بدون اتلاف وقت قابل خرید است. اما سیم کارت تولیدی همان بدنه مخالفِ بازارِ آزادِ دزد، که اتفاقا ریاستش بر عهده دکتر احمدی نژاد است به زور توانسته خود را در 280هزار تومان سر پا نگه دارد. آری بازار آزاد دزد است که به من این فرصت را می دهد تا در بازار رقابتی (مکانیزمی که احمدی نژاد فراموش کرده است) با قیمت پایین تر کالایی را بخرم. متاسفم که این راحتی ِ من محصول دزدهاو تئوری های آنهاست و ناراحتی و فشار مالی بر من، محصول تئوری های نیم بند و توهمی اقتصاد اسلامی! ( اصلا تعریف اقتصاد اسلامی چی هست؟! این پست قبلی منو بخونین )
نمونه دیگر پیش فروش محصول وارداتی و نه محصول تولیدی پژو 407 فرانسوی توسط ایران خودرو است. ما در مورد خودرو دقیقا به مقابله با دزدان سرمایه داری پرداخته ایم ولی متاسفانه هزینه این جنگ با دزدان را از جیب ملت می دهیم. شرکت ایران خودرو چرا تا کنون سر پا مانده است؟ جز با تعرفه های بالای واردات خودرو؟ آخر می دانید همان "رقابت" در بازار خودرو جهانی وجود دارد و الآن تویوتا کمری 40 میلیونی که وسیله پز دادن پولدارهای ماست در آن طرف مرز 20 میلیون تومان است و به واسطه تعرفه در قیمتی بالا داده می شود تا مبادا کالاهای بی کیفیت ایران خودرو روی دست آن شرکت که نماد مبارزه ما با بازار آزاد است باقی بماند. نه اینکه ایران خودرو مقصر باشد چون صنعت خودرو در جهان آنقدر دچار تلاطم شده است که حتی برای تولیدکنندگان سنتی آن هم دیگر نمی صرفد خودرو تولید کنند! اما خیلی وقت قبلتر از این حرف هاف ما به بهانه دزدها مرزها را بستیم و چون کبک سر در برف کردیم و حالا دیگر بعید است که بتوانیم قبول کنیم تفکرات قبلی اشتباه بوده است و به نوعی فرار به جلو می کنیم. ما برای مقابله با دزدان بازار آزاد مکانیزمی را پیاده کرده ایم که خود جای دزد قرار گرفته ایم و بلایی بدتر بر سر مردم آورده ایم. آخر سر هم کارمان به جایی رسیده که ایران خودرو علنا به جای تولید به واردات خودرو اقدام کرده است و خودرو را با قیمت تقریبی دو برابر قیمت جهانی ( قیمت پژو 407 در انگلیس ) برای مردم وارد کرده و تازه پیش فروش می کنیم. یعنی نه تنها باید دو برابر پول بدهند بلکه باید چند صباحی نیز به گربه رقصانی و عشوه گری های این شرکت والا نیز توجه عنایت بفرمایند. آیا این اسمش دزدی نیست؟ در کدام یک از آن کشورهای دزد این گونه رفتار می کنند؟
البته یک حرف -که احتمالا آخر ادراکات رییس جمهور از نظام بازار آزاد است- درست است و آن اینکه هدف بازار آزاد و مکانیزم آن تخصیص بهینه منابع است و نه عدالت. به همین دلیل ساده اندیشی رییس جمهور قابل درک است. اما این تخصیص بهینه در موارد بسیاری بدلیل ایجاد مکانیزم رقابت، سبب کاهش قیمت و نیز عدالت شده است. اما بگذارید دوباره نگاهی به سیستم اسلامی و دزدگریز خود داشته باشیم. آیا دولتی بودن تولید خودرو، سیمان، تلفن همراه و دیگر بازارها برای ما عدالت به ارمغان آورد؟ در مورد سیمان که اخیرا به بازار آزاد پیوست (آن هم در دولت فخیمی که مدام دم از مخالفت با بازار آزاد می زند! ) دقیقا دیده شد که همین مکانیزم دزد چگونه قیمت را پایین آورد و عدالت را برقرار کرد.
نه اینکه بگویم بازار ازاد خوب است که گفتم من سواد این کار را ندارم ولی من باز معترفم که سواد ندارم و فقط سعی کردم با مثال نقض، ساده اندیشی رییس جمهوری کشوری را که متاسفانه انگار به درستی در مورد حرف هایش فکر نمی کند، نشان دهم. ولی باشد که کمی بیشتر فکر کنیم و حرف ها را با تحقیق و سنجیده بزنیم و همیشه جایگاه خود را به یاد داشته باشیم........