۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبه

سرمایه داری شرعی = اقتصاد اسلامی


آپارتمانی 40 متری ، 50میلیون نقد به همراه وام 18 میلیون تومانی. در محله ای که گوشه گوشه اش بوی اعتیاد می آید و خانه هم که معلوم است. علیرغم نوساز بودن، نم پس داده، پله هایش تنگ و داخل هم تاریک و خفه است و البته زیرکار خانه مثل دزدی از آهن و مصالح که دیگر جای خود را دارد. اما تازه باید خدا را هم شکر کنی که در این محله، یکی با این قیمت بیشتر نیست چون فروشنده پول نیاز است و چون بازار راکد است به این قیمت راضی شده!
واقعا برای من و امثال من که از این قافله عقب مانده اند گذر زمان یعنی بیشتر شدن فقر... سه سال پیش با فروش یک پژو 405 و یک وام 18 میلیونی می توانستیم یک آپارتمان 40 متری بخریم و امروز حتی اگر ماکسیما داشته باشم و آن را بفروشم هم نمی توانم پول آن را پرداخت کنم. البته این اتفاق برای کسانی که از این طریق در حال کسب سودهای کلان هستند بسیار اتفاق خوب و خوشایندی هم هست. کجا می توانستند اینهمه درآمد بدون فکر و بدون زحمت کسب کنند؟؟ ولی خوب برای امثال من این اتفاقات فقط نگرانی مطلق از آینده است. واقعا فکر کنم الآن به عدالت رسیدیم.
همیشه یک چیز را در ایران فهمیده­ام و آن اینکه در ایران هر وقت بر علیه چیزی شعار می دهند و قصد پیاده سازی چیزی را دارند باید چهار ستون بدنت بلرزد که ممکن است کاملا این شعارها نتایج معکوس ببار آورد. وقتی گفت عدالت تا به حکومت و قدرت برسد باید می فهمیدیم که نتیجه این دقیقا برعکس است. تازه جالب آن است که عالیجناب نظام سرمایه داری را به مسخره می گیرد و اضمحلال آن را نزدیک می بیند. من یک سوال دارم. خصوصیات نظام سرمایه داری چیست که بد است و البته ما هم بدلیل اینکه از آن بدمان می­آید قرار است با آن مبارزه کنیم؟ بازار آزاد؟ بخش خصوصی؟ سودپرستی؟ حاکمیت پول و سرمایه؟ وقتی فکر می کنم می بینم که ما هم دقیقا همین رفتارها را مثل سودپرستی و حاکمیت پول داریم تازه بدتر و تنها چیزی که نداریم اقتصاد بازار آزاد است که آن هم با اصل 44 رسما به ناکارآمدی اقتصاد دولتی و برتری بازار آزاد اعتراف کردیم. با این حال اسم ما نظام سرمایه­داری نیست و تازه مخالف آن هم هستیم. ما حتی کمونیست هم نیستیم! جالب آنکه بعد سومی تعریف کرده ایم که اسمش اقتصاد اسلامی است که در آن همان کارهای نظام سرمایه داری پلید را به طور شرعی انجام می دهیم! پدر ملت را تحت لوای اسلام و شرع زیر بار تورم و ضعف مدیریتی در می­آوریم و خود ما عامل اصلی رواج سودپرستی و پول پرستی در جامعه هستیم ولی اسم ما این است که قوانین اسلام را پیاده می کنیم و تازه برای دنیای بعد از سقوط سرمایه داری هم آماده می شویم.( چه اعتماد به نفسی! )

عکس بالا که یادم نیست از کجا برداشته ام جالب است. علاوه بر ماجرای قدیمی سود صفر بانکی که نشان می دهد مال الآن نیست در ادامه می بینید که آیت الله خسروشاهی به مردم نوید می دهد(!) که خانه نخرند چون قرار است که ایشان مردم را خانه دار کنند. اگر آن موقع به بالای چشم خسروشاهی می گفتی ابرو و اینکه آخه آدم حسابی تو با این وضعیت هر کسی را از شهر و دهات خودش به تهران می کشانی متهم به حمایت از امپریالیسم و ضد انقلاب می شدی ولی گذر زمان نشان داد که چه خیانتی را تحت لوای اسلام و انقلاب و محرومان یک مشت ساده لوح و بیسواد به این کشور تحمیل کردند و حالا کجا هستند؟ و این درس خوبی است برای آدم های از همان جنس خسروشاهی که امروز کارهای مشابه به نام عدالت و اسلام می کنند و امروز انتقاد به آنها تخریب دولت نامیده می شود ولی بیست سال بعد شاید نسل بعد به این فکر کند که این آقایان به راستی جز افتضاح کاری و نابسامانی در امور چه کار دیگری برای کشور انجام دادند؟ البته منظور م از آقایان همه عیادی دست اندر کار در دولت های 20 سال گذشته هستند نه فقط احمدی نژاد.
به هر حال این حرف ها هیچ کمکی به وضعیت فعلی ما نمی کند ما برای یک آپارتمان 40 متری که بیشتر به لانه سگ شبیه است در محله ای که آدم هایش نیز همانند آن خانه ها کرم وار در این جامعه رشد کرده و بزرگ شده اند باید 50میلیون ناقابل به همراه وام 18 تومانی داشته باشیم و اگر نداشته باشیم کسی نمی گوید چه پسر خوبی که داری برای بهبود وضعیت مملکتت تلاش می کنی و به مسایل و مشکلات آن فکر می کنی و از تفریحت زده ای تا علم بیاندوزی(!!!) بیا این هم 1 میلیون تومان تخفیف! به راستی همین اندازه کوچک هم به ما روا ندارند.
اما خوبی من این است که با این همه سیگنال های بد باید ناامید باشم ولی نیستم!