ساختار شهرهای اینجا با اون تعریفی که شاید در آمریکا و دبی یا جاهای مدرن دیگه وجود داره فرق می کنه. البته اگر مدرن بودن همان تعریفی باشد که ما مثلا از دبی داریم. یعنی آسمون خراش و بناهای عجیب و غریب. در حقیقت شهرهای اینجا آسمان خراش و حالت مدرن شهرهای مثل نیویورک و دبی رو ندارند و حتی مدرن ترین شهرها اینجا حالت روستایی رو دارند. در حقیقت شهرهای اینجا روستاهای توسعه یافته هستند. مثلا لوزان نه اسم شهر بلکه اسم یک روستای معروف بوده و هنوز هم لوزان در اینجا همان محدوده را شامل می شود ولی خیلی از ناواردها، لوزان رو محدوده ای بزرگ از چند روستای کنار لوزان می دونند که الآن از بس بزرگ شدند به هم چسبیده اند. در حقیقت یه جوری مثل تهران که باعث شده شهرری و شمیران به هم چسبیده باشند. با این حال مثلا روستای غونو (renes) که کاملا دیگر با لوزان چسبیده و اصلا مرزی بین این دو وجود ندارد هنوز Renes شناخته می شود و لوزان به حساب نمی آید. مثلا محل زندگی ده پانزده روز پیش من در renes بود و لوزان به حساب نمی آمد و پلیس و همه چیزش فرق می کرد ولی محل فعلی زندگی من دقیقا در لوزان اصلی است. اگرچه مرزی دیگه واقعا بین اینها وجود نداره. البته در میان این چند روستای به هم چسبیده، لوزان بالاشهر به حساب می آید و باکلاس تر است. معمولا ملیت های دیگر مثلا ترک ها و سیاهپوست ها و مهاجرها در همین روستاهای حاشیه ای مثل renes هستند.
این موضوع رو داشته باشید. یه موضوع دیگه اینه که به دلیل همین ساختار روستایی هنوز هم خیلی از سوییسی ها اینجا شغل های روستایی مثل دامداری یا همون گوسفندچرونی دارند! و جالب این که در کنار دانشگاه ما کلی گوسفند در حال چریدن هستند. عکس بالا دقیقا همین رو داره نشون میده... البته دو نکته وجود دارد. یک اینکه دانشگاه ما لوزان اصلی نیست و دوم اینکه البته و صد البته گوسفندهای اینجا رو با نوع وطنی مقایسه نکنین که این گوسفندا هم نه بوی خوب عطر پشگل می دهند و نه وحشی بازی در میارند. مثل آدم می چرند و می رند آغلشون.
به هر حال پس اگر بهتون گفتند تو لوزان دیدیم گوسفند می چرید اولا اینکه لوزان نبوده چون لوزان واقعا باکلاسه و از این چیزا نداره. این گوسفندها تو اطراف لوزانه اما از اونجا که شهر بزرگ شده و خیلی ها همه منطقه رو لوزان می گند این گوسفندها رو هم به پای لوزان می نویسند. ولی خوب داره! سوییس گوسفند داره! خیلی هم داره....تازه افتخارشونه!