۱۳۸۷ مرداد ۲۰, یکشنبه

سفرنامه ششم : ماجرای احمدی نژاد در آتن...

بعد از Acropolis راه افتادیم بریم میدان Syntagma که یه چیزی تو مایه­­های میدان امام خمینی خودمونه از این جهت که شاهراه خط عوض کردن مترو تقریبا اونجاست. توی راه مونده بودیم که چه جوری بریم که پرسون پرسون (مثه همیشه! ) یه نفر به ما پیشنهاد کرد که از خیابونه Ermou بریم که دلیلشم این بود که You can see lots of beautiful women there!. ما هم استغفرالله گویان رفتیم داخل Ermou که دیدیم به به ! بله خیابان Ermou که انتهاش می خوره به میدان Syntagma یه جور خیابونه خرید لباس خانومای آتنیه که واقعا مناظر زیبایی داشت! به هر حال اگر مجردین و خانومی هم همراهتون نیست برین اونجا ولی اگه یه خانومی همراهتونه توصیه اکید اینه که راهتونو کج کنین چون دو تا دخترای همراه ما به اندازه دو ساعت و نیم ما رو توی این خیابونه نیم کیلومتری از این مغازه به اون مغازه کشوندن.....
حال که فهمیدین Ermou کجاست بریم سر ماجرای اصلی.... تو یکی از این مغازه های خیابونه Ermou بودیم که یک نفر که بعدا فهمیدیم رییس مغازه بود روی حجاب دخترای همراهمون حدس زد که ما ایرانی باشیم.... خودش انگلیسی بلد نبود ولی از طریق یکی از شاگرداش از ما پرسید و مطمئن شد که ما ایرانی هستیم و بعد کلی خوشحال شد که ما از "پرسیا" اومدیم (به پینوشت مراجعه شود). کلی از احمدی نژاد خوب گفت و اینکه اونو خیلی دوست داره چون "He says no to America!" و بعد هم در مورد ایران گفت که پرسیا براش یونان دومه! خدا وکیلی ما دیگه کم آورده بودیم که بازم شرمندمون کرد و رفت و دو تا شال به دخترا و به ما پسرا که چهارتا می شدیم 4 تا پیراهن هدیه داد که سر جمع چیزی حدود 100 یورو هدیه هاش ارزش داشت. ما هم بعد از کلی هنگ کردن سر این قضیه باهاش عکس گرفتیم و رفتیم. به هر حال اینم از احمدی نژاد که باعث شد ما آدمای ناشکر از دست یه نفر نه تو ایران که توی یه مغازه تو آتن به خاطرش هدیه بگیریم.
نتیجه گیری:
1- من در مورد سیاست مدارها مطلق نیستم که بگم همیشه مظهر بدی یا فقط خوبی هستند ولی در ایران خیلی ها عادت دارند که فقط روی یکی از این دو طرف باشند. کلا هم ماها خیلی قر می زنیم در حالیکه کار بهتری هم نمی تونیم بکنیم. به هر حال بهتره یه کم فکر کنیم که چرا ما از احمدی نژاد انقدر بد می گیم ولی در ممالک دیگه خیلی ها قبولش دارن و البته در کنار یک سری دیگه که دوست دارن سر به تنش نباشه!.... یه دقیقه فکر کنیم. شروع شد.....
2- اگر گذارتون به یونان و آتن افتاد حتما به خیابونه Ermou سر بزنید یکی از ورودی های میدان Syntagma ست. سرش هم McDonald یه شعبه داره! ( حواستون هست که McDonald اسمشو از من گرفته ها! )

پینوشت: یونانی ها بر خلاف خیلی کشورهای دیگه فرق ایران و عراق رو می دونن چیه! بله چون عبارت انگلیسی ایران "Iran" با عراق "Iraq" فقط در حرف آخر تفاوت داره که همین سبب می شه اونا فکر کنن ایران و عراق یکی هستند! این اشتباه رو یه استاد دانشگاه کانادایی هم تو کنفرانس کرد! ولی یونانی ها خیلی خوب ایران یا به قول خودشون "پرسیا" رو می شناختند. هتلدارمون یه دوست توی "کرمشهر" ( همون خرمشهر خودمون!) داشت که بعد از جنگ آقای دوست اومده بود به شهری به نام" کرج" در اطراف تهران! ( خداییش اینا رو از زبونه یه یونانی بشنوین چه حالی پیدا می کنین؟!) در یک مورد هم یه راننده تاکسی داشت در مورد تحولات سیاسی ایران سوال می کرد که وسطش به مجاهدین هم اشاره کرد! (دقیقا گفت مجاهدین) خیلی جالب تر اینکه می دونست اینا عقاید کمونیستی هم دارن! والله ما که ایرانی هستیم نمی دونستیم!
یه خبر خوبه دیگه اینکه انگاری ایرانی ها اونجا افتضاح کاری کم کردن و به همین دلیل ایران اونجا بد آوازه نیست که این خودش کلی نعمته....