۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

سفرنامه سوییس: کشور ساعت ها


یک چیز که در سوییس جالبه اینه که در همه جا تقریبا میشه "ساعت" دید و اینکه سوییس ساعتش معروفه رو میشه در شهرها و روستاهای سوییس هم لمس کرد. ساعت بخش جدایی ناپذیر بخش های عمومی، دیوار کلیساها و سر در دانشگاه هاست. ساعت هایی که فارغ از طول عمر و دورافتادگی مکانی حتی در روستاها هم به طور دقیقی دارند کار می کنند. البته این هم چیز جدیدی که اخیرا درست شده باشه نیست. زندگی و شهرهای سوییسی ها شاید 200 سالی هست که این جوری شده. مثلا در یکی از برج های دیوار دور شهر لوسرن، ساعت بزرگی وجود داره که مربوط به حدود 150 سال پیشه. مثل ساعت های جدید سوییسی البته دقیق نیست اما سیستم چرخ دنده های جالب و بزرگی داشت. 



این موتور با چرخدنده های بزرگش تقریبا یک طبقه از اون برج رو گرفته و پاندول سنگیش هم تا طبقه پایین رفته بود. یک ناقوس خیلی بزرگ هم در طبقه بالا گذاشته شده که هر ساعت زنگ میزنه.


جالبیش اینه که سوییسی ها مبدع اولیه ساعت نبودند اما از حدود 200 سال پیش تلاش زیادی رو در این جهت گذاشتند تا بتونند این فن رو یاد بگیرند و جایی در دنیا برای خودشون باز کنند. حالا ساعت سوییس دیگه برای خودش اسمیه تو دنیا. همونطور که شکلات  از اول محصول سوییسی ها نبوده اما حالا شکلات سوییسی برند اول دنیاست اگر چه شاید به نشر من شکلات های بلژیکی بهتر از شکلات های سوییسی باشند. یا بانک هم به معنای مدرن محصول و معرفی شده توسط سوییسی ها نیست اما اونها مثل ساعت و مثل شکلات، در طول 200 سال گذشته سعی کردند بانکداری خودشون رو معرفی کنند. حالا بانک های سوییس برای خودشون اسم و رسمی در دنیا دارند و سوییس رو تبدیل به مخزن پول و طلای دنیا کردند.

همین میشه که کشوری با مساحتی تقریبا اندازه استان مازندران و گیلان ما و بدون هیچ منبع طبیعی به جز سرسبزی و آب که در شمال ایران هم هست، به اندازه کل ایران ما که درآمد نفت هم در اون لحاظ شده درآمد ملی داره و محصولات کشاورزی و دامداریش رو (محصولاتی که قابل قیاس با محصولات شمال ایران باشه) به دنیا هم داره صادر می کنه... و ما همچنان درگیر تهدید همدیگه و تهدید دیگران و تهدید جنگ شدن و تحریم شدنیم و دغدغه فروش نفت و واردات.