خوب حالا که یک مدت گذشت انگاری خیلی چیزها واضحتر شده:
1- به نروژیه نوشتم خیلی دوستش دارم و اگر دختر بود هم بهش پا می دادم و هم پا رو! به چند دلیل زیر:
1-1- اول از همه اینکه شعور داره مثلا یک روزه جواب ایمیلم رو میده و وقتی بهش گفتم که مابقی پول رو هم بده با کلی معذرت خواهی به خاطر اذیت شدنم سر تهیه کردن پول، گفت که نمی تونه پول بیشتری بده ولی کلی امیدواری هم داد سر اینکه نگران نباشم و به تحصیلم فکر کنم... در عوض آمریکاییه یک هفته است که اصلا انگار نه انگار باید ایمیلم رو جواب بده! احتمالا مثل دفعه قبلی باید یک ایمیل بزنم که جان عزیزت بیا ایمیلاتو چک کن و ایمیل قبلی رو جواب بده! وای که چقدر از این وضعیت بدم میاد!!!
2-1- اسلو تراکم جمعیتش 1350 نفر در کیلومتر مربعه، تهران 11360 نفر و نیویورک 27140 نفر! خوب من فعلا دنبال آرامش و سکوتم! حال و حوصله شلوغی بدتر از تهران رو ندارم!
3-1- می خوام به ایران نزدیک باشم! چون علیرغم این که خیلی توش اذیت شدم ولی هنوز دوستش دارم و نمی تونم یکهو ترکش کنم.
4-1- می خوام تو وادی فاینانس و اقتصاد دانشم رو قوی کنم...
اما یک چیز نظرم رو داره تغییر می ده که برم نیویورک و اون اینکه دیسکوهای اسلو Smoke free هستند (قابل توجه بوی بارون! ) ولی در نیویورک هر غلطی که خواستی می تونی بکنی!
2- حتما از ایران می رم حتی به اندازه یک تجربه که ارزش داره! (قابل توجه ط ز!)
3- پاجات سانسور شد!
4- سر کارم هستم! خوشحال هستم!