۱۳۸۷ آذر ۲۹, جمعه

سفرنامه دهم : مکالمات دوبی

من:
I have cold... Do you have something for it
خانم دکتر داروخانه: ایرانی هستید؟!
من: yes !....نه! بله!!!!

من:
I want to go to Fish square? Do you know where it is
عابر: ایرانی هستی دیگه!!! همین جا رو مستقیم بری میشه میدون ماهی!

من: How much should I pay؟
راننده تاکسی: 15 درهم! ایناهاش دستگاه داره نشون میده!
من: بابا تو ایرانی بودی صدات در نمی یومد؟!

من: می خوام برم Business Center. می دونید کجاست؟ می خوام برم مرکز آزمون زبان انگلیسی CLC Horizon؟
عابر: سینعتهب سینتبعس ینتغبت سیبععنتبتن (هیچی نفهمیدم!)
من:
Oh! You are not Iranian?! Sorry! I want to go to Business Center. Do you know where it is
عابر: شعنایش تسشع عیسن “عرب” نسیبغ نتیسع غبنت “لبنان” مسغ یمشیع ( فقط لبنان و عربش رو فهمیدم! )
من: ! OK! OK